تکانیدن تارهای عنکبوت

حدس می زنم که رزبلاگ ، برای مدت طولانی ای از کار افتاده بوده ، نه ؟ 
چون من رزبلاگ رو بوکمارک کرده بودم تو مرورگرم ، وحتی اولین بوکمارکم بوده (= حدود دو سال پیش! . 

 

الآن بعد مدت ها ، که اومدم و دیدم اینجارو خیلی حس و حال عجیبی بود ، کار کردن باهاشو بلد نبودم و کلی طول کشید تا تونستم که صفحۀ وبلاگمو پیدا کنم 

بعد اون "زباله دان مطالب سایت" چشممو گرفت و الله الله ازاون دوتا پیامی که نوشته بودم و بعد برای اینکه آدرس وبلاگ رو به دوستم داده بودم ، حذفشون کرده بودم تا نبینه (= الآن برشون گردوندم دوباره ولی . 

حتی عنوان وبلاگ ، برام عجیبه و ناملموس! «بانوی عکاس» 
اون زمان ها، چیزی که خودم رو باهاش می شناختم ، عکاسی و دوربینم بود . ولی الآن حتی از آخرین باری که دوربینمو از تو کیفش در اوردم و باهاش عکس گرفتم ماه ها می گذره . 

علی ؟ 
هوم، دیگه خیلی وقته که دوست نیستیم . هنوزم گاهی دلم براش تنگ میشه البته .-. 
امسال کنکور داره و کنکوریه . از اعماق وجودم براش آرزوی موفقیت می کنم . 

 

+قالبِ رزبلاگ ، منو یاد اون نسخه های کامپیوترِ قدیمی و ویندوز7 میندازه . 

بانوی عکاس الآن ,رزبلاگ ,کرده بودم منبع